به گزارش ايران هشدار، حتما اين روزها در كانالهاي تلگرامي يا سايتهاي اينترنتي به نوعي از سرمايهگذاري برخوردهايد كه در ازاي پرداخت سرمايه براي يك فعاليت مولد، سودهاي قطعي ماهانه نصيبتان ميكنند. معمولا اين روش سرمايهگذاري سود ماهانهاي بيش از سودهاي بانكي يا سود بازار سهام براي شما به ارمغان خواهد آورد. اگر افراد بيشتري را به اين سرمايهگذاري معرفي كنيد، سود بيشتري هم به جيب ميزنيد، اما اين تمام ماجرا نيست. با چشم بر هم زدني پرداخت اين سود از سوي شركت سرمايهگذاري متوقف خواهد شد، زيرا اين شركت عملا فعاليت اقتصادي نداشته است؛ آن زمان است كه متوجه ميشويد در يك حقه پانزي گرفتار شدهايد.
يك جستوجوي ساده در اينترنت چارلز پانزي را بهعنوان پايهگذار اين روش كلاهبرداري معرفي ميكند. اگرچه گفته ميشود پيش از آن چارلز ديكنز نيز در برخي رمانهاي خود به چنين روشي اشاره كرده است، اما اين پانزيست كه با عملياتي كردن آن، نام خود را براي اين روش كلاهبرداري ثبت كرده است! او با خريد كوپنهاي تخفيفي اداره پست و تعهد دادن آنها در آمريكا و كشورهاي ديگر به سرمايهگذاران وعده پرداخت ۵۰ درصد سود را در ۴۵ روز يا ۱۰۰ درصد سود در ۹۰ روز ميداد. در حالي كه او با استفاده از سرمايه سرمايهگذاران جديد، سود اولينها را پرداخت مينمود توانست در حدود يك سال ۲۰ ميليون دلار كسب كند. اما به دليل آنكه حقه پانزي يك راه بينهايت نيست، كسب درآمد و جذب سرمايه نهايتا متوقف و شيوه او شناسايي شد.
پول داغ در دست كلاهبرداران
كارشناسان اقتصادي بر اين باورند كه حقه پانزي زماني بروز ميكند كه يك اقتصاد به شدت دچار تورم شده و با رونق فاصلهاي ملموس داشته باشد. در اين شرايط پديدهاي به نام «پول داغ» شكل ميگيرد كه بر اساس آن، هيچكس تمايل ندارد پول نقد را نزد خود نگهداري كند زيرا ارزش پول به سرعت در حال كاهش است. در اين ميان رشد پديدههايي مانند دلالي و سفتهبازي بر التهابات اقتصادي افزوده و صاحبان سرمايه را به سوي معاملات سوداگرانه سوق ميدهد. در حقيقت رونق سوداگري در اقتصاد يكي از الزامات بازي پانزي است كه در حال حاضر اقتصاد ايران به شدت به آن دچار است.
در شرايطي كه بازار خودرو، مسكن، طلا و غيره روزهاي بيثبات و پرالتهابي را تجربه ميكنند، برخي افراد به دنبال سودهاي كلان و كمخطر در اين آشفتهبازار به دام دلالان ميافتند. اين در حالي است كه در تبليغات اين كلاهبرداران قابليت نقدشوندگي سرمايه بسيار بالا عنوان شده و فرد گمان ميكند هر زمان كه بخواهد ميتواند به اصل سرمايه خود دست يابد. در نتيجه پس از چند مرتبه دريافت سود و جلب اعتماد، خود سرمايه گذار اقدام به تبليغات براي كلاهبرداران ميكند و از ميان دوستان و آشنايان، سرمايهگذاران جديدي را به اين بازي معرفي ميكند؛ بيآنكه بداند در چه دامي گرفتار شده است. در حقيقت اين خود سرمايهگذاران هستند كه اين سيستم مالي كلاهبردارانه را تقويت ميكنند. اين بازي تا زماني ادامه مييابد كه كلاهبردار بتواند افراد جديدي را جذب كند؛ به محض توقف سرمايهگذاري به دليل آنكه فعاليت اقتصادي وجود نداشته و اين تنها يك فريب بوده است، كلاهبردار با باقيمانده سرمايه متواري خواهد شد.
بادكردن بادكنك پانزي توسط سرمايهگذاران
گفته ميشود يكي از مهمترين دلايلي كه در تقويت اين نوع كلاهبرداري نقش دارد سود بالاي پرداختي به سرمايهگذاران است. اين روش نه تنها سبب ميشود سرمايهگذاران تمايلي به برداشت از سيستم نداشته باشند بلكه موجب آن ميشود كه سرمايههاي جديدي را به اين بازي بياورند و در حقيقت بادكنك پانزي را بيشتر باد كنند. در چنين شرايطي تبليغات اين سرمايهپذير درست جلوه ميكند و سبب ميشود كلاهبردار بتواند نقشههاي تكميلي خود را اجرايي كند. مانند اينكه شركت جديدي را براي سرمايهگذاري مجدد معرفي كرده و در عين حال اجازه برداشت از شركت اول را ندهد.
در اين حالت به دليل آنكه سرمايهگذار به طور منظم سود كلان خود را دريافت كرده است، به نقشه دوم نيز اعتماد ميكند و وارد بازي مجدد كلاهبردار ميشود. سپس دوستان خود را وارد ميكند و اين روند همچنان تا اتمام سرمايهگذاري ادامه خواهد داشت. اين نوع كلاهبرداري بيش از آنكه به هوشمندي كلاهبردار مربوط شود، از شرايط آشفته اقتصادي و كاهش ارزش پول ملي ناشي ميشود. در شرايطي كه فرد پس از سالها كار و تلاش شاهد بيارزششدن تمام دارايي خود است و از سوي ديگر هيچگونه فعاليت مولد و سودده اقتصادي در كشور در جريان نيست، چنين آگهيهايي ميتواند بسيار وسوسهانگيز باشد. اكنون نيز كشور ما به چنين شرايطي دچار است و ضرورت آن احساس ميشود تا با افزايش نظارت و اطلاعرساني، راه چنين كلاهبرداريهايي بسته شود.
دام پانزي براي شركتهاي ورشكسته
در اين ميان برخي شركتهاي اقتصادي قانوني نيز به اين روش اقدام ميكنند. اين اتفاق معمولا در شركتهاي ورشكسته رخ ميدهد. شركتهاي سرمايهپذير ورشكسته يا در آستانه ورشكستگي به دليل ناتواني در پرداخت سود سرمايهگذاران، بدون اعلام ورشكستگي اقدام به جذب سرمايهگذار جديد ميكند. اگرچه تا به اينجاي كار، فعاليت شركت قانونيست اما در نهايت به دليل آنكه نخواهد توانست سود مكفي را تامين كند، در همين بازي گرفتار ميشود و فعاليتهاي كاملا قانوني تبديل به يك كلاهبرداري بزرگ خواهد شد. به همين دليل است كه همواره، شفافيت مالي و نظارت بر حسن اجراي آن ضروري قلمداد ميشود. تنها در صورت نظارت نهادهاي ذيربط است كه صورتهاي مالي شركت بررسي شده و ورشكستگي يا عدم آن براي سرمايهگذاران افشا ميشود. در غير اين صورت ممكن است روندي كه در مورد موسسات مالي غيرمجاز رخ داد در اين مقوله نيز طي شده و به سرمايههاي مردم و بخشهاي كلان اقتصادي ضربه وارد آورد. در سال ۲۰۰۸ يكي از بزرگترين اختلاسهاي تاريخ به سوژه اول رسانههاي آمريكا تبديل شد. شركت سرمايهگذاري برنارد مدوف در والاستريت كه از سال ۱۹۶۰ شروع به كار كرده بود به خاطر رسوايي مالي مدير آن به كار خود پايان داد. يكي از اصليترين اتهامات مدوف استفاده از سيستم پانزي براي پرداخت سود به سرمايه گذاران بود.
با هلدينگ بزرگ عطاكو در سايت atamlm.ir همراه ما باشيد.
به گزارش ايران هشدار، حتما اين روزها در كانالهاي تلگرامي يا سايتهاي اينترنتي به نوعي از سرمايهگذاري برخوردهايد كه در ازاي پرداخت سرمايه براي يك فعاليت مولد، سودهاي قطعي ماهانه نصيبتان ميكنند. معمولا اين روش سرمايهگذاري سود ماهانهاي بيش از سودهاي بانكي يا سود بازار سهام براي شما به ارمغان خواهد آورد. اگر افراد بيشتري را به اين سرمايهگذاري معرفي كنيد، سود بيشتري هم به جيب ميزنيد، اما اين تمام ماجرا نيست. با چشم بر هم زدني پرداخت اين سود از سوي شركت سرمايهگذاري متوقف خواهد شد، زيرا اين شركت عملا فعاليت اقتصادي نداشته است؛ آن زمان است كه متوجه ميشويد در يك حقه پانزي گرفتار شدهايد.
يك جستوجوي ساده در اينترنت چارلز پانزي را بهعنوان پايهگذار اين روش كلاهبرداري معرفي ميكند. اگرچه گفته ميشود پيش از آن چارلز ديكنز نيز در برخي رمانهاي خود به چنين روشي اشاره كرده است، اما اين پانزيست كه با عملياتي كردن آن، نام خود را براي اين روش كلاهبرداري ثبت كرده است! او با خريد كوپنهاي تخفيفي اداره پست و تعهد دادن آنها در آمريكا و كشورهاي ديگر به سرمايهگذاران وعده پرداخت ۵۰ درصد سود را در ۴۵ روز يا ۱۰۰ درصد سود در ۹۰ روز ميداد. در حالي كه او با استفاده از سرمايه سرمايهگذاران جديد، سود اولينها را پرداخت مينمود توانست در حدود يك سال ۲۰ ميليون دلار كسب كند. اما به دليل آنكه حقه پانزي يك راه بينهايت نيست، كسب درآمد و جذب سرمايه نهايتا متوقف و شيوه او شناسايي شد.
پول داغ در دست كلاهبرداران
كارشناسان اقتصادي بر اين باورند كه حقه پانزي زماني بروز ميكند كه يك اقتصاد به شدت دچار تورم شده و با رونق فاصلهاي ملموس داشته باشد. در اين شرايط پديدهاي به نام «پول داغ» شكل ميگيرد كه بر اساس آن، هيچكس تمايل ندارد پول نقد را نزد خود نگهداري كند زيرا ارزش پول به سرعت در حال كاهش است. در اين ميان رشد پديدههايي مانند دلالي و سفتهبازي بر التهابات اقتصادي افزوده و صاحبان سرمايه را به سوي معاملات سوداگرانه سوق ميدهد. در حقيقت رونق سوداگري در اقتصاد يكي از الزامات بازي پانزي است كه در حال حاضر اقتصاد ايران به شدت به آن دچار است.
در شرايطي كه بازار خودرو، مسكن، طلا و غيره روزهاي بيثبات و پرالتهابي را تجربه ميكنند، برخي افراد به دنبال سودهاي كلان و كمخطر در اين آشفتهبازار به دام دلالان ميافتند. اين در حالي است كه در تبليغات اين كلاهبرداران قابليت نقدشوندگي سرمايه بسيار بالا عنوان شده و فرد گمان ميكند هر زمان كه بخواهد ميتواند به اصل سرمايه خود دست يابد. در نتيجه پس از چند مرتبه دريافت سود و جلب اعتماد، خود سرمايه گذار اقدام به تبليغات براي كلاهبرداران ميكند و از ميان دوستان و آشنايان، سرمايهگذاران جديدي را به اين بازي معرفي ميكند؛ بيآنكه بداند در چه دامي گرفتار شده است. در حقيقت اين خود سرمايهگذاران هستند كه اين سيستم مالي كلاهبردارانه را تقويت ميكنند. اين بازي تا زماني ادامه مييابد كه كلاهبردار بتواند افراد جديدي را جذب كند؛ به محض توقف سرمايهگذاري به دليل آنكه فعاليت اقتصادي وجود نداشته و اين تنها يك فريب بوده است، كلاهبردار با باقيمانده سرمايه متواري خواهد شد.
بادكردن بادكنك پانزي توسط سرمايهگذاران
گفته ميشود يكي از مهمترين دلايلي كه در تقويت اين نوع كلاهبرداري نقش دارد سود بالاي پرداختي به سرمايهگذاران است. اين روش نه تنها سبب ميشود سرمايهگذاران تمايلي به برداشت از سيستم نداشته باشند بلكه موجب آن ميشود كه سرمايههاي جديدي را به اين بازي بياورند و در حقيقت بادكنك پانزي را بيشتر باد كنند. در چنين شرايطي تبليغات اين سرمايهپذير درست جلوه ميكند و سبب ميشود كلاهبردار بتواند نقشههاي تكميلي خود را اجرايي كند. مانند اينكه شركت جديدي را براي سرمايهگذاري مجدد معرفي كرده و در عين حال اجازه برداشت از شركت اول را ندهد.
در اين حالت به دليل آنكه سرمايهگذار به طور منظم سود كلان خود را دريافت كرده است، به نقشه دوم نيز اعتماد ميكند و وارد بازي مجدد كلاهبردار ميشود. سپس دوستان خود را وارد ميكند و اين روند همچنان تا اتمام سرمايهگذاري ادامه خواهد داشت. اين نوع كلاهبرداري بيش از آنكه به هوشمندي كلاهبردار مربوط شود، از شرايط آشفته اقتصادي و كاهش ارزش پول ملي ناشي ميشود. در شرايطي كه فرد پس از سالها كار و تلاش شاهد بيارزششدن تمام دارايي خود است و از سوي ديگر هيچگونه فعاليت مولد و سودده اقتصادي در كشور در جريان نيست، چنين آگهيهايي ميتواند بسيار وسوسهانگيز باشد. اكنون نيز كشور ما به چنين شرايطي دچار است و ضرورت آن احساس ميشود تا با افزايش نظارت و اطلاعرساني، راه چنين كلاهبرداريهايي بسته شود.
دام پانزي براي شركتهاي ورشكسته
در اين ميان برخي شركتهاي اقتصادي قانوني نيز به اين روش اقدام ميكنند. اين اتفاق معمولا در شركتهاي ورشكسته رخ ميدهد. شركتهاي سرمايهپذير ورشكسته يا در آستانه ورشكستگي به دليل ناتواني در پرداخت سود سرمايهگذاران، بدون اعلام ورشكستگي اقدام به جذب سرمايهگذار جديد ميكند. اگرچه تا به اينجاي كار، فعاليت شركت قانونيست اما در نهايت به دليل آنكه نخواهد توانست سود مكفي را تامين كند، در همين بازي گرفتار ميشود و فعاليتهاي كاملا قانوني تبديل به يك كلاهبرداري بزرگ خواهد شد. به همين دليل است كه همواره، شفافيت مالي و نظارت بر حسن اجراي آن ضروري قلمداد ميشود. تنها در صورت نظارت نهادهاي ذيربط است كه صورتهاي مالي شركت بررسي شده و ورشكستگي يا عدم آن براي سرمايهگذاران افشا ميشود. در غير اين صورت ممكن است روندي كه در مورد موسسات مالي غيرمجاز رخ داد در اين مقوله نيز طي شده و به سرمايههاي مردم و بخشهاي كلان اقتصادي ضربه وارد آورد. در سال ۲۰۰۸ يكي از بزرگترين اختلاسهاي تاريخ به سوژه اول رسانههاي آمريكا تبديل شد. شركت سرمايهگذاري برنارد مدوف در والاستريت كه از سال ۱۹۶۰ شروع به كار كرده بود به خاطر رسوايي مالي مدير آن به كار خود پايان داد. يكي از اصليترين اتهامات مدوف استفاده از سيستم پانزي براي پرداخت سود به سرمايه گذاران بود.
با هلدينگ بزرگ عطاكو در سايت atamlm.ir همراه ما باشيد.